فرهنگ یار
   مشخصات مدیر وبلاگ
 
  پیوند دوستان
 
    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 1
کل بازدید : 3798
کل یادداشتها ها : 3

نوشته شده در تاریخ 95/8/3 ساعت 12:16 ع توسط محمد قربانی


به گزارش پایگاه اینترنتی شهید مطهری به نقل از رجانیوز آیت‌الله شهید، علامه مرتضی مطهری (رحمه‌الله علیه) در مقام یک اسلام‌شناس ژرف‌اندیش و متفکری که اندیشه‌اش ناظر به اساسی‌ترین پرسش‌های حوزه‌های مختلف علوم انسانی بوده، اگرچه اثر مستقلی دربارة «فرهنگ» از خود به جا نگذاشته است‌، اما در متن و حواشی برخی از آثار ایشان، می‌توان به مطالب و مباحثی که از جنس مقولة فرهنگ و یا مرتبط با آن هستند، دست یافت .

نگارندة این اثر، گزاره‌ها و تأمّلاتی از این دست را، به طور کلّی، «نظریة فرهنگی» علامه مطهری به شمار آورده است.  در این راستا، پژوهش حاضر معطوف به عرضة روایتی «ساختارمند» و «مبسوط» از نظریة فرهنگی علامه مطهری است. عمل «ساختاربندی» یعنی از جهت صورت و قالب، اجزاء و مقولات مختلف نظریة ایشان که «پراکنده» و «نظام‌نایافته» هستند، در درون یک ساختار دقیق و منطقی قرار گیرند؛ و عمل «بسط‌دهی» یعنی از جهت محتوا و مضمون، پاره‌هایی از نظریة آیت‌الله شهید که «ناقص»، «موجز» یا «مبهم» بیان شده‌اند، با تکیه بر سایر گفته‌ها و نوشته‌های ایشان، گسترش و تفصیل یابند.

باید اضافه نمود که این پژوهش، فراتر و دشوارتر از آن سنت معرفتی‌ای است که در گذشته، حاشیه(تعلیقه)نویسی یا شرح‌نویسی خوانده می‌شد؛ چراکه در اینجا، نظری? فرهنگی علام? شهید در یک اثر واحد، موجود و مجتمع نبوده است. از این رو، تلاش وافری در راستای گردآوری اجزاء و پاره‌های این نظریه، و سپس ابداع چارچوب و شیو? بیانی منطقی و قاعده‌مندی برای عرض? این مضمون و محتوا صورت گرفته است. همچنین باید اشاره نمود که این پژوهش، در چارچوب رویکرد رجوع به میراث معرفتی سلف صالح، به منظور بازخوانی و بازآرایی آن، معنا و موضوعیّت یافته است.

این پژوهش در شش فصل، سامان یافته است که عبارتند از فصل اول: مبانی نظریة فرهنگی علامه مطهری؛ فصل دوم: فرهنگ اسلامی؛ ماهیت، پویایی، فضیلت و کارکردها؛ فصل سوم: حکومت اسلامی و مداخله در عرصة فرهنگ؛ فصل چهارم: تعاملات فرهنگ اسلامی و جامعة ایرانی؛ فصل پنجم: تعلیل فرهنگی انحطاط تمدّنی مسلمین؛ و فصل ششم: غرب و فرهنگ غربی.

نوآوری‌ها و ابتکارات این اثر

نوآوری‌ها و ابتکارات این پژوهش عبارتند از: بدیع و بی‌پیشینه بودن موضوع؛ نقادی و ابطال مبانی و پایه‌های فلسفی علوم اجتماعی سکولار؛ کشف و ارائة منطق علامه مطهری در قلمرو فلسفة علوم اجتماعی؛  تکیه بر تکثرگرایی روش‌شناختی و خروج از چارچوب روش‌شناختی علوم اجتماعی سکولار (به واسطة عبور از دو انگارة تفسیرگرایی و تجربه‌گرایی و همچنین بهره‌گیری از نقل دینی)؛  تکیة بر رهیافت تلفیقی در مقام تحلیل اجتماعی (به واسطة عبور از دو انگارة ساختارگرایی و عاملیت‌گرایی)؛ مفهوم‌سازی و اصطلاح‌پردازی علمی برای رویکردهای نظری و اندیشه‌های علامه مطهری؛ صورت‌بندی گزاره‌ها و نظریه‌های علامه مطهری در قالب استدلال‌های برهانی.

مزیّتها و فضیلت‌های این پژهش

مزیّتها و فضیلت‌ها نیز به شرح زیر هستند: ابتناء بر ادبیات و اصطلاحات رایج در موضوع پژوهش که تصادّم و اصطکاکی با ایدئولوژی اسلامی ندارند؛ طراحی یک ساختار و چیدمان منطقی(مبتنی بر تقدّم و تأخّر مباحث و موضوعات نسبت به یکدیگر) برای ارائ? نظریة علامه مطهری؛ برخورداری از جامعیّت نسبی به دلیل گردآوری حجم زیادی از اطلاعات موجود در موضوع پژوهش؛ فشردگی، گزیده‌نویسی و پرهیز از تفصیل بی‌جا؛ استناد به منابع اصلی و دستِ اول(که در این پژوهش، آثار علامه مطهری است)، و نه تفاسیر و تحلیل‌ها و منابع دست دوّم در موضوع پژوهش؛ وجود رویکرد و رویّ? انتقادی در اغلب فصل‌ها نسبت به انگاره‌ها و نظریه‌های رقیب یا معارض؛ پاسخگویی منطقی به پاره‌ای از معضلات و مناقشات نظری معاصر و امروزی در قلمرو نظریة فرهنگی؛ بسنده نکردن به مطالب بالفعلِ ارائه شده از جانب علامه مطهری و تلاش در امتداد عرض? استنتاجات تحلیلی و استنباطات منطقی از نظری? ایشان.

اوصاف تمایزبخش نظری? فرهنگیِ استاد مطهری:

یکم. بسیاری از متفکران غربی که در حوز? نظری? فرهنگی، تلاش نظری صورت داده‌اند؛ از آفرینش «مبانی فلسفی»  برای کار خود، غفلت کرده و یا توانایی چنین فعالیتی دشواری را در خود نیافته‌اند. برخورداری از مبانی فلسفی در حوزه‌های هستی‌شناسی  و معرفت‌شناسی  (فلسف? مضاف معطوف به علم اجتماعی)، امتیاز آشکار و پررنگ نظری? فرهنگی علامه است.

دوم. مطالعات اغلب جامعه‌شناسان و فرهنگ‌شناسان وطنی، استقلالی از علوم اجتماعی سکولار ندارد، بلکه کاملاً وابسته به آن است و ریشه در یکی از رهیافت‌های آن دارد. اما مطالع? علامه مطهری، واجد «استقلال کامل» و «هویت متمایز» است.

سوم. مبانی فلسفی ساخته و پرداخته شده از سوی علام? شهید – که برخاست? از انس عمیق ایشان با فلسف? اسلامی است-، متقن و مستحکم است و به سادگی قابل ابطال نیست.

چهارم. اجزاء و اضلاع گوناگون نظری? جناب علامه و همچنین مبادی آن، یک نظام معرفتی «منسجم» و «یکپارچه» را تشکیل می‌دهد؛ به صورتی که ناهماهنگی و تشّتتی در آن مشاهده نمی‌شود.

پنجم. در حوز? مبانی فلسفی هستی‌شناسی، ایشان دچار «تقلیل‌گرایی هستی‌شناختی»  نشده و به سوی هیچ‌کدام از دو رهیافت «عاملیت‌گرایی»  و «ساختارگرایی»  نغلتیده است. در واقع، موضع هستی‌شناختی ایشان با تازه‌ترین تحولات هستی‌شناسی اجتماعی در جامعه‌شناسی سکولار- یعنی نظریه‌های تلفیقی- ، هماهنگ است.

ششم. دخالت دادن «سنت‌ها و تدابیر الهی» در تحولات و دگرگونی‌های اجتماعی و فرهنگی، نشانگر بُعد قدسی جهان اجتماعی است که برخاست? از جهان‌بینی اسلامی و یکی از تفاوت‌های هستی‌شناختی جامعه‌شناسی اسلامی با جامعه‌شناسی سکولار است.

هفتم. از سوی دیگر، جناب علامه، مبتلا به «تقلیل‌گرایی معرفت‌شناختی»  نشده، چنان‌که نه در دام «رهیافت پوزیتیویستی»  افتاده و نه به «رهیافت تفسیری»  بسنده کرده است. «معرفت‌شناسی اجتماعی»  ایشان، رهیافت سومی است که در فصل اول به توضیح آن پرداخته‌ایم.

هشتم. ترکیبی و چندجزءانگاری مقوّمات «اسلامی» بودن جامعه‌شناسی اسلامی، از دیگر نقاط برجست? نظری? علام? شهید است. از نوشته‌های ایشان چنین برمی‌آید که «مفروضات هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی» ، «روش» ، «غایت» ، «مسائل و پاسخ‌ها» ، ممیزات جامعه‌شناسی اسلامی از جامعه‌شناسی سکولار هستند.

نهم. نظری? فرهنگی ایشان بسیار «غنی» و «پربار» است، چنان‌که، مشتمل بر مفهوم‌سازی‌های متعدّد و گزاره‌های فرهنگی گوناگون است؛ اگرچه نگارنده به دلیل محدودیت اعمال شده بر حجم کتاب، تنها نیمی از نظری? فرهنگی ایشان را بازگفت.

دهم. دینی‌انگاری نظری? فرهنگی علامه مطهری، از دو سو قابل درنگ است: یکی این‌که ایشان یک «عالم دینی» و «دین‌شناس» مسلّم و ممتاز است، دیگر این‌که ایشان توانسته به فهم و درک مطلوبی از «نظری?جتماعی»  و  «جامعه‌شناسی»  دست یابد. خصوصیت اول سبب گشته تا ایشان درک بسیار عمیق و دقیقی از فرهنگ و تفکر اسلامی عرضه نماید و خصوصیت دوم، شناخت زبان و ادبیات علوم اجتماعی را به مثابه یک حوز? معرفتی به دنبال داشته است.

یازدهم. در حوز? مواجهه با نظریه‌های غربی، ایشان توانسته بدون آن‌که در دام مبانی فلسفی نهفته در این نظریه‌ها گرفتار شود، از قوّت‌های آنها بهره بگیرد و روی شان? متفکران غربی بنشیند و نظری? فرهنگی را چند گام به پیش ببرد. همچنین علام? شهید، شهامت خود را در زمین? رد و ابطال نظریه‌های غربی، آشکارا به نمایش نهاده و در این مسیر، اعتنایی به ذهنیت رعیت‌مآب محافل علمی داخلی در برابر علوم انسانی غربی نکرده است.

دوازدهم. نظری? فرهنگی علامه مطهری، نظریه‌ای دو سطحی است؛ به این معنی که تأملات ایشان هم معطوف به ساحت «نظری محض»  و «انتزاعی»  و «بنیادی»  است و هم معطوف به ساحت «عینی»  و «کاربردی» . در چارچوب نظری? ایشان، نه از هیچ یک از این دو ساحت غفلت شده و نه هیچ‌کدام از آنها بر دیگری غلبه و ترجیح یافته است.

سیزدهم. مطالع? فرهنگی آیت‌الله شهید، از نظر پرسش و غایت نیز چندبُعدی است. پرسش از ماهیت و مؤلفه‌های فرهنگ اسلامی، یک «پرسش توصیفی»  است؛ پرسش از علل انحطاط تمدنی مسلمین، یک «پرسش تعلیلی»  است؛ پرسش از اثرات و ثمرات فرهنگ اسلامی، یک «پرسش کارکردی»  است؛ پرسش از حق و حدود مداخل? حکومت دینی در حوز? فرهنگی، یک «پرسش هنجاری»  است؛ پرسش از ضعف‌ها و کاستی‌های فرهنگ غربی، یک «پرسش انتقادی»  است؛ پرسش از آیند? فرهنگی جهان، یک «پرسش آینده‌شناسانه»  است. نظری? فرهنگی علامه مطهری، مشتمل بر هم? این گونه‌ها و انواع مطالع? واقعیت اجتماعی  است  واین نشانگر جامعیت نظری? ایشان است.

خُرده‌نظریه‌های فرهنگیِ استاد مطهری

در جدول زیر، به پاره‌ای از خرده‌نظریه‌های فرهنگی آیت‌الله شهید اشاره شده است:

مقایسه‌ی نظری? استاد مطهری با بنیان‌گذاران علم اجتماعیِ سکولار

این مطالع? تطبیقی بسیار اجمالی، تفاوت‌های نظم معرفتی علامه مطهری در حوز? علم اجتماعی و فلسف? اجتماعی را – که برخاسته از بینش دینی و عقلانیّت رشدیافته در بستر فلسف? اسلامی است- با نظم معرفتی بنیان‌گذاران علوم اجتماعی به نمایش نهاده است:

این کتاب به قلم مهدی جمشیدی با شمارگان1000 نسخه در 450 صفحه و بهای 20000 تومان، به تازگی از سوی انتشارت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی (به نشانی  تهران، تقاطع بزرگراه شهید مدرس و خیابان شهید بهشتی، پلاک 56 و تلفن 88503341- 88505402) منتشر شده است.








طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ